2
گروه معماری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
3
گروه شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
10.22034/jget.2023.341603.1421
چکیده
مقدمه: مهندسی جغرافیایی به نوعی در راستای برنامهریزی و آمایش محیط طبیعی و انسانی عمل میکند. در واقع جغرافیا رابطه بین انسان و محیط را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. گزارشهای متعدد بین المللی حاکی از آن است که، انسان و محیط در خطر نابودی قرار دارند. مواجه شدن با این خطرات، انسان را به بازنگری در نوع ارتباط با طبیعت واداشته است. با پذیرش این فرض که چنین رابطهای در معماری گذشته، مسالمت آمیز و متعامل بوده است، پس در شرایط فعلی هم میتوان به این دانش ضمنی متوسل شد. بااینحال، صاحبنظران معتقدند که شکل گیری و تداوم این نوع معماری، الگومحور بوده است. لذا برای استفاده از دانش ضمنی آنها میتوان به الگوها متوسل شد.
هدف پژوهش: مقاله حاضر ضمن محدود نمودن دامنه پژوهشی خود به معماری مسکونی نیاسر (از توابع شهر کاشان)، درصدد شناسایی و تحلیل الگوهای معماری شکل گرفته در تاریخ این سکونتگاه است.
روششناسی پژوهش: پژوهش پیشِرو از روش کیفی و از راهبرد تفسیری تاریخی برای تحلیل الگوهای معماری در مسکن نیاسر استفاده نموده است. ضمن اینکه آشنایی با محیط نیاسر، استفاده از اسناد موجود؛ استفاده از آگاهان محلی و نیز بررسی شواهد مادی درزمره تدابیر بهکاررفته در پژوهش بوده است.
یافتهها و بحث: یافتهها مؤید آن بوده که معماری مسکونی نیاسر در ارتباط با فضاهای سبز براساس چهار الگوی کوشک-باغ، خانههای حیاطدار، خانه-باغ و خانه-منظر باغ شکل گرفتهاند. از میان این الگوها، خانه-باغ از سبقه تاریخی کمتری نسبت به الگوهای دیگر برخوردار بوده است.
نتایج: نتایج مؤید آن بوده که در سیر تحولی الگوهای فوق، ساکنین نیاسر از الگوهایی که باغ را به خانه میکشاند، بهسمت سکنی-گزیدن در کنار باغ پیش رفتهاند. همچنین، ریشههای شکلگیری این الگوها را نمیتوان به یک عامل نسبت داد؛ چراکه آب، عوارض زمین، معیشت، منزلت اجتماعی و غیره ازجمله عواملی هستند که در شکلگیری این الگوها مؤثر بودهاند.