امروزه تحلیل پراکنش مکانی، ویژگیهای ساختاری شهرها و نیز مدلسازی و پیشبینی تغییرات زمانی - مکانی آنها به یکی از مهمترین موضوعات پژوهشی تبدیل شده است. پراکندگی شهری، یک نوع رشد نامطلوب شهری است که یکی از نگرانیهای عمده برنامهریزان و مدیران شهری میباشد. در دهههای اخیر، تجزیه و تحلیل رشد شهری از دیدگاههای مختلف به دلایل بسیاری به یک عملیات اساسا ضروری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی سعی دربررسی تاثیرات پراکندگی شهری بر میزان برخورداری نواحی از خدمات شهری دارد. بدین منظور با استفاده از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره تاپسیس و آنتروپی شانون به ارزیابی و برخورداری این محلات از خدمات شهری پرداخته و از مدل هلدرن برای بیان درصد رشد نامتوازن و یا متوازن استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی ازآن است که اختلافات فاحشی از نظر میزان برخورداری از امکانات بین محلات شهر نورآباد مشاهده میشود. به طوریکه محلات مرکزی شهر یعنی محله یک با نمره 622/0 و محله دو از ناحیه دوم شهری با نمره 517/0 که دارای شکلی متمرکز است در سطح برخوردار قرار میگیرند، در صورتی که محلات اسکان عشایر و دوراهی مثل محله پنجم که از مرکز شهر فاصله گرفته با نمره 268/0 در رده محروم از امکانات و خدمات شهری قرار دارند. به عبارتی نوعی عدم تعادل بین محلات و نواحی مختلف شهر از نظر دسترسی به خدمات متفاوت وجود دارد. و بیشترین سطح برخورداری شامل محلات متراکم و مرکزی شهر میباشد. و کمترین امکانات در محلات پراکندهی شهری مشاهده میشوند.